مردي كه همسر عموي خود را به قتل رسانده و دختر و يكي از همسايگان او را با شليك گلوله زخمي كرده بود ديروز در جلسه دادگاه جزييات اين جنايت را شرح داد.شرق:ظهر روز 24 آذر سال 88 صداي شليك چند گلوله در خيابان برقان كرج پيچيد و اهالي محل صداي فريادهاي دختري را شنيدند كه در حاليكه به خيابان آمده بود از مردم درخواست كمك ميكرد. اين دختر كه بسيار مضطرب بود لحظاتي بعد داخل خانهاش دويد و بعد صداي شليك گلوله باز هم تكرار و صداي دختر قطع شد. در اين هنگام همسايگان شتابان خود را داخل خانه موردنظر رساندند و مرد مسلحي را ديدند كه بيهدف شليك ميكرد. آنها به سوي اين مرد يورش بردند و او را دستگير كردند سپس در تماس با پليس موضوع را گزارش دادند و از ماموران كمك خواستند.دقايقي بعد ماموران پليس و آمبولانسهاي اورژانس به محل حادثه رسيدند و امدادگران بعد از معاينه مرد ميانسالي كه از ناحيه سر هدف گلوله قرار گرفته بود مرگ او را تاييد و اعلام كردند دختر جوان اگرچه گلوله به جمجمهاش اصابت كرده هنوز علايم حياتي دارد. آنها اين دختر را به همراه يكي از همسايگان به نام حسن كه از ناحيه دست زخمي شده بود به بيمارستان بردند. كارآگاهان با آغاز تحقيقات فهميدند مقتول مرد 66سالهاي به نام فريدون و دختر زخمي فرزند وي به نام مريم است و اين دو توسط همسر برادرزاده فريدون هدف گلوله قرار گرفتهاند. متهم به قتل 41ساله كه امير نام دارد در بازجوييها به ارتكاب جنايت اقرار كرد و به بازسازي صحنه قتل پرداخت. اين در حالي بود كه مريم روي تخت بيمارستان روزهاي سختي را سپري و با مرگ دست و پنجه نرم ميكرد. او بعد از گذشت 50 روز از اين حادثه سلامت نسبي خود را بازيافت و بعد از ترخيص از بيمارستان عليه امير شكايت كرد. پرونده پس از اتمام تحقيقات مقدماتي در اختيار قضات شعبه اول دادگاه كيفري استان البرز قرار گرفت و آنها صبح ديروز براي رسيدگي به اين جنايت تشكيل جلسه دادند. در ابتداي محاكمه نماينده دادستان با محرز خواندن جرم امير اعلام كرد خواستار مجازات وي است سپس مريم كه با صندلي چرخدار در دادگاه حضور يافته بود پشت تريبون قرار گرفت و خطاب به هيات قضات گفت: «آن روز صبح من و پدرم در خانه تنها بوديم كه امير زنگ در را زد و به عنوان ميهمان وارد شد. بعد از چند دقيقه صحبت روزنامهاي به من داد و خواست صفحه حوادثش را بخوانم، بعد خودش به دستشويي رفت، وقتي بيرون آمد سلاحي را از زير لباسش بيرون كشيد و مستقيم به سر پدرم شليك كرد. من كه خيلي ترسيده بودم دواندوان خودم را به خيابان رساندم و درخواست كمك كردم، بعد براي اينكه پدرم را نجات بدهم داخل خانه برگشتم كه در همين هنگام امير گلولهاي را هم به سر من شليك كرد و بيهوش شدم. آن زمان نميدانستم چه اتفاقي براي پدرم افتاده است و وقتي به هوش آمدم فهميدم او فوت شده است. من خواستار قصاص امير هستم و رضايت هم نميدهم. ضمن اينكه خودم هم به دليل گلولهاي كه به سرم شليك شد فلج شدهام و ديگر نميتوانم راه بروم.»در ادامه اين جلسه حسن- مردي كه در جريان تيراندازي زخمي شده بود- در جايگاه ايستاد و گفت: «آن روز وقتي صداي فريادهاي مريم را شنيدم براي كمك به او وارد خانه شدم. من اولين نفري بودم كه متهم را ديدم. بعد از من بقيه همسايهها هم از راه رسيدند. در لحظهاي كه وارد خانه فريدون شدم امير را در حاليكه تيراندازي هوايي ميكردم، ديدم. او با مشاهده من سلاح را به طرفم نشانه گرفت و گلولهاي را شليك كرد كه به دستم خورد و زخمي شدم بعد بقيه مردم به طرفش حمله و او را خلع سلاح و دستگير كردند. بعد از اينكه شكات ماجرا را شرح دادند و براي امير درخواست مجازات كردند اين مرد ميانسال به دفاع از خودش پرداخت. او تمامي اتهاماتش را قبول كرد و گفت: «از وقتي به ماده مخدر شيشه معتاد شده بودم حال خوبي نداشتم و از طرفي با مشكلات مالي شديدي مواجه بودم. روز حادثه به بهانه احوالپرسي به خانه عمويم رفتم تا از او مبلغي پول قرض بگيرم. بعد از اينكه پذيرايي انجام شد، خواستهام را مطرح كردم اما او گفت حاضر نيست به من كمك كند. همين مساله باعث شد عصباني شوم و دست به سلاح ببرم.»بنا بر اين گزارش هيات قضات بعد از اتمام جلسه محاكمه وارد شور شدند و متهم را به دليل قتل فريدون به قصاص و همچنين به دليل جراحت مريم و حسن به پرداخت ديه محكوم كردند.